سالها سیاست حذف؛ حق با سکوت نیست!
نویسنده: میثمِ صحرا
حذف هزاره ها از صورت، یک مسالهی تاریخی است و راهبرد قبیله گرایان بر عدمِ مشارکت اقوام غیر پشتون در تاریخ، فرهنگ و سیاست است. این رویکرد تازه نیست، سه سده تاریخ پر از مصداق های عینی است. تلاش این است که تمام افتخارات تاریخی، سیاسی، ورزشی و فرهنگی باید مختص تبار خاص باشد، از این جهت حتی دست به جعل تاریخی می زنند و چشم در چشمِ مردم، افتخارِ ۲۰۰۸ پکن را مقلوب روایت می کنند و از نامِ روح الله “نیکپا” می هراسند. حرف از نیکپا نمی زنند، از “جوانان ما” می نویسند و “ما”ی آنها نیز تباری ست و فقط “افغان ها” را شامل می شود. در این مورد نیاز به روایت نیست، ما نمونه های عینی زیادی داریم. تمامِ تلاش قوم حاکم بر حذف دیگران و جعل تاریخ متمرکز است. مظهر این حذف و جعل نصاب آموزشی است. آنان از طریق کتاب های مکتب در پی ذهنیت سازی است و همه چیز را افغانیزه می کنند. حتی ملی گرایی مد نظر آنان دیگرگونه است و منافع ملی نیز تعریف ویژه دارد. تلاش شان این است که در قدم نخست همه افغان شوند و سپس ورزش، فرهنگ و سیاست نیز ویژهی افغان ها باشد. پس از پیروزی صفری، ارگ ریاست جمهوری، زود بیانیه داد و از وی به ورزشکار افغان نام برد. ما از نظرِ آن ها همه افغان استیم؛ اما مشکل از صورت ماست. آن ها با قیافهی ویژهی ما مشکل دارند و این مساله تاریخی است. نادر شاه پس از سفر به بامیان، بینی بتِ کوچک را شکست، طالبان بودای بامیان را فروریختاند. تمامِ مشکل از قیافهی ویژه بود. حذف عکس روح الله نیکپا نیز در امتداد این تسلسل تاریخی است. حذفِ نام هزاره و افغان سازی ممکن است. ولی تصویر این امکان را از ببن می برد. چشمِ بادامی و بینی هزارگی، بزرگترین مانع ملت سازی فاشیستی است. این مساله امر تازه ای نیست. پس از نشرِ عکس صفحه ای از کتاب فرهنگ صنف یازدهم، آن گاه که اعتراض جدی شد و این رویدادِ حذف و جعل همگانی گردید، بار دیگر نیاز شد تا چند نکته مطرح شود. زیرا طرحِ این امور در امتداد تاریخ اعتراض است. در هیچ فرصتی نباید از اعتراض غافل بود. زیرا اعتراض حقِ مردمی ست که سالها با رویهی حذف رو به رو شده است. ما این نکته ها را با محوریت روح الله نیکپا، نخستین مدال آور المپیکی کشور پی می گیریم.
یک) معرفی مختصر
روح الله نیکپا از بهسود میدان وردک است. در سال ۱۳۶۶ به دنیا آمده است. تکواندو را از ۱۰ سالگی در کابل شروع کرده است. به دلیل جنگ مهاجر شده است و در ایران عضوِ تیم تکواندوی مهاجران بوده است. در سال ۱۳۸۳ به کابل بر می گردد و در چندین مسابقه افتخار کسب می نماید. به دست آوردن نخستین مدال المپیکی ۲۰۰۸ پکن، یکی از آن افتخارات است. در آن سال، روح الله نامِ پر افتخار رسانه ای در کشور بود. پس از کسب افتخار شور و هیجان مردمِ ما در بزرگ شهرها بیش از حد بود. او از کوچه های گِلی غرب کابل بلند شد و برای کشور جنگ زده افتخار آورد. کابل آن روز ویرانه بود. دیوارهایش زخمی، مردم اش فقیر و کوچه هایش پر از درد و اندوه. نیکپا از غرب کابل به پکن رفته بود. از میانِ تباری که همواره محکوم بود، محکوم ابدی. در تاریخ بارها قتل عام شده بود، به جرم مذهب و تبار. هزارهی یک پیسه ای در پکن خوش درخشید و نخستین مدال المپیکی را به نام اش ضرب زد. آن هم از کشوری جنگ زده و فقیر. او امر محالی را ممکن کرد و مردمِ دنیا را شگفت زده کرد. قصهی روح الله همین بود.
دو) نخستین مدال آور المپیکی
قهرمانان المپیک در تاریخ جهان امر ساده ای نیست، از یونان باستان تا امروز گپ و گفتاری زیادی در این مورد وجود دارد. روح الله نیکپا نخستین مدال آور المپیک است. ولی هیچ کاری برای او و مقام اش نشده است. نیکپا سالها با تبعیض و تنگ نظری مواجه بوده است. در سال ۲۰۱۳ از اشتراک در بازی المپیکی ۱۵ ژوئیه در مکزیک انصراف داد و از برخورد تبعیض آمیز با بی بی سی خبر داد. باری ۱۳ ماه به رسم اعتراض کشور را ترک کرد. در آن زمان برخی از چهره ها او را متهم نمود که از نیوزلند تقاضای پناهندگی نموده است. نیکپا این مورد را به شدت رد کرد و اظهار داشت که بحث تقاضا نیست و او می تواند در هر کشوری زندگی کند. ولی جز افغانستان در هیچ کشوری نخواهد رفت. وضع او این گونه بود، قدرِ او را ندانستند و درک و دریافت از مقام او در میان نبود. تا هنوز هیچ نهادی به نام او ثبت نشده است و از روز کسب مدال المپیکی تجلیل نمی شود. تعلقِ او به هزاره ها بزرگترین جرمی ست که هرگز قابل بخشش نیست. در کشورِ “شیرآباد” همه شیر اند؛ اما روزگار نخستین قهرمان المپیکی اش این گونه است. او به رسم اعتراض کشور را ترک می کند. در واکنش، مسوولان او را متهم به تقاضای پناهندگی می نماید. نام اش را از کتاب آموزشی حذف می کند و به جای او عکسِ دیگری را چاپ می کند. قصهی پر غصه نخستین مدال آور المپیکی غم انگیز است.
سه) اسوهی توانستن
آقای روح الله نیکپا مدتی مشاور ورزشی آقای دانش بود، به تازگی اطلاع حاصل کردم که او را از این سمت نیز عزل کرده است. این آخرین ضربهی روحی بر یک ورزشکار است. این کار توقع نمی رفت، ولی هر کاری در این سرزمین قاتل ممکن است. در هر صورت روح الله نیکپا “اسوهی توانستن” است. توقع می رود روز کسب “نخستین مدال المپیکی” در تقویم کشور به نام روز “خواستن، توانستن” ثبت شود. در ضمن از این روز هر ساله تجلیل صورت گیرد و به تلاش های تمام ورزشکاران، دور از تعلقات تباری ارج گذاشته شود. بدون شک مردمِ ما به شور و هیجان نیاز دارند و همسویی و همگرایی، تنها در حمایتِ قهرمانان ورزشی، به شکل بنیادی ممکن می شود. تجربه ها نشان داده است که مردمِ کشور در جهت تقدیر از قهرمانان ورزشی شان همواره متحد و همگام بوده است. مردم در پی تبار و مذهب نیست و همیشه افتخار آفرینان را دوست می دارند. ولی رویهی تاریخی بر جعل، تزویر و ستم است. سرزمین ما در چنگال کسانی ست که از خرد بهره ندارند و با جهل و جمود، فقط تعصب می ورزند. این کنش ها به رویه مبدل شده است و بی استثنا در هر نهادی وجود دارد. تنها اعتراض است که بنیه های این رویه را نابود می کند. در تداوم ستم سه سده، به تازگی در برابرِ موردی زبان اعتراض گشوده شد و در فرجام مجبور شدند تا زبان بگشایند و پاسخ دهند. در هر صورت سیاست حذف سالهاست که جریان دارد و “حق با سکوت نیست”؛ بنابر این با دادخواهی استراتیژیک می توانیم وضعیت را تغییر دهیم.