نگارنده: حیدرزوار
با وجود تصرف کامل قدرت درافغانستان توسط گروه تروریستی طالبان، نه تنها کشتارجمعی و نسل کشی هزاره ها خاتمه نیافت، که بلای “کوچ اجباری” که یکی دیگرازمصادیق نسل کشی یا ژنوساید است نیزبه آن اضافه شده تا هزاره ها را چه ازلحاظ فزیکی و چه از لحاظ روحی خرد و خمیرکنند.
گرچند، کوچ اجباری هزاره ها، ازسده نوزدهم میلادی شروع شده وکماکان تا کنون ادامه داشته، اما طی این دوقرن اخیر، این کوچ دهی اجباری گاه گاهی هم با وقفه های طولانی مواجه شده که حالا اما به صورت وسیع و سیستماتیک دوباره ازسرگرفته شده است.
گزارشات مختلفی مبنی برکوچ اجباری هزاره ها درمالستان، ارزگان، دایکندی، میدان وردک، غزنی وحالا درداخل شهرهای مزارشریف و حتا دربعضی ازنقاط کابل هم شنیده میشود که همه آشکارنقض صریح حقوق انسانی هزاره بوده و ازهرلحاظ، چه “کنوانسیون بین المللی منع ژینوساید” و چه ازلحاظ ترمینالوژی حقوق بشری، کوچانیدن اجباری گروهی ازمردم به دلیل تعلقات قومی، زبانی، نژادی و یا مذهبی که باعث ازبین رفتن آنها شود (بی خانمان شدن مردم بیگناه ملکی درهوای سرد، سوزاندن مواد ارتزاقی شان و تحمیل کردن گرسنگی اجباری بالای آنان که سرآخر باعث ازبین رفتن کتله عظیمی ازآن مردم ازجمله کودکان میشود) دررده بندی ژینوساید یا همان نسل کشی عمدی به حساب میآید.
ازسوی دیگر، گزارش های دسته اول، به ما میرساند که این کوچانیدن های اجباری اخیر هزاره ها، همه معماری شده بوده ونه قسمیکه طالبان ظاهرا آنرا به اشخاص و افراد خودسر ربط میدهند. اصل قضیه پلان شده و برنامه ریزی منظم است. کسانیکه ازدرون معاملات و معادلات قومی- قبیله ای امروزی افغانستان آگاهی دارند، دو نفرازسران پشتون را بانی این کوچ های اجباری میدانند؛ حشمت غنی احمدزی، رییس قبیله کوچی های احمدزی و برادر رئیس جمهور سابق و فراری افغانستان درهماهنگی با شبکه حقانی و حامد کرزی که طی سالهای گذشته یکی ازمعماران تغییرچهره خشن طالبان به چهره نرم وعادی برای رسانه های غربی بوده است.
ازقراراطلاعات بعضی ازمنابع، این دوچهره متعصب پشتون افغانستان، پروژه فهرست بندی مناطق و برنامه ریزی کوچ اجباری و دسته جمعی هزاره ها را مدیریت میکنند، هرکدام ازطریق شبکه های خود؛ کرزی با گروه طالبان درانی و حشمت غنی ازطریق غلزایی های شبکه حقانی، هردو هدف مشترکی را به پیش میبرند؛ کوچانیدن هزاره ها و جایگزین کردن پشتون های آنسوی خط دیورند درمناطق تخلیه شده ازهزاره ها برای بالا بردن جمعیت پشتون این سوی دیورند است تا ادعای اکثریت و اقلیت را واقعیت ببخشند.
هدف کوچانیدن هزارهها ازسرزمین های آبایی شان دلایل مختلف دارند، اما اصلی ترین دلیل، پیشرفت بدون وقفه هزاره ها درطی بیست سال اخیراست که پشتون ها را به هراس انداخته و یک نوع حس حقارت به سران پشتون دست داده است. درحالیکه مردم پشتون، ذاتا به علم و پیشرفت علاقه ای ندارند و به آن اصلا روی نمیآورند و ازسویی نظام قبیله ای ذاتا با علم و پیشرفت درتضاد است و جامعه قبیله برای کنترول شدن باید گوسفندی باقی بماند که درنتیجه فقط چند نفر درراس همه استفاده ها را میکند اما عمده جمعیت بیسواد و جاهل باقی میماند. با این حساب اگرهزاره ها زن و مرد و پیروجوان درس بخوانند و قبایل پشتون همچنان جاهل و تروریست باقی بمانند، به باوررهبران قبیله ی پشتون، تا چند سال دیگر یک نوع عدم تعادل اجتماعی درافغانستان بوجود میاید؛ هزاره ها همه درس خوانده و تحصیل یافته و پشتون ها همه چوپان یا طالب و تروریست و همه مجوربند خدمتگاران هزاره ها شوند، درحالیکه درمنطق قبیله چنین وضعیتی اصلا قابل پذیرش نیست. ازآنرو آنان طی سالیان دراز، گزینه های مختلفی را برای متوقف کردن هزاره ها ازتحصیل و پیشرفت بکاربردند ازسهمیه بندی کنکورگرفته، انفجاردادن مکاتب و دانشگاه ها و نسل کشی شاگردان هزاره، اما با آنهم هزاره ها راه شان را به سوی علم وپیشرفت ادامه دادند، هرگلی را شکستند، گل دیگری جوانه زد. حالا یکی ازراه های زیرفشارقراردادن این مردم، کوچ دادن اجباری است که برای این مردم نه دیگر آرامش فکری باقی بماند و نه آرامش روحی. طالبان درواقع آخرین گزینه پشتون ها برای فروکش کردن حس حقارت قومی شان است که آنهم روزی محکوم به شکست است.
حشمت غنی احمدزی پس ازآنکه، برادرش با بیش ازصد و شصت ونه میلیون دالرازکشور فرارکرد، خودش به صورت رسمی و درملاء عام با طالبان بیعت کرد، درحالیکه رابطه تجارتی برای دزدی معادن و سایر زدوبند های قبیله ای را ازچندین سال پیش خصوصا با شبکه حقانی که متشکل ازپشتونهای شرقی اند، با هم داشته اند وازمعادن ولایات جنوبی چون کنر، لغمان، ننگرهارونورستان بهره برده است.
بنا برگزارشهای رسیده به ما، حشمت غنی با روابط نزدیکی که با آی اس ای پاکستان دارد، این پاکسازی قومی را که هم با هدف تضعیف هزاره ها درافغانستان انجام میگیرد وهم منفعت اقتصادی برای وی وخانواده وی دارد (زمین های بزورگرفته شده هزاره ها را به قبایل کوچی وغیرکوچی پشتون توزیع میکند) طرح ریزی کرده و با کمک شبکه حقانی که مستقیما توسط آی اس آی میدیرت میشود، آنرا به اجرا میگذارد.
کوچانیدن هزاره ها ازمناطق شان، درکوتاه مدت آنان ازدرس و پیشرفت باقی میمانند، دردراز مدت باعث ازدست رفتن سرزمین های پدری شان میشود و دیگراینکه سیل مهاجرین هزاره درپاکستان تجارتی برای پشتون تبارهای سرمرزی شده که قاچاقبران پشتون با پول هنگفتی که (داروندارزحمات چنین سالانه هزاره است) ازهزاره ها میگیرند، به نوعی باعث ورشکستگی اقتصادی هزاره ها میشوند. هزاره هایی هم که درخارج اعضای فامیل دارند و برایشان پولی میفرستند، این پولهای خارجی باعث کمک ناچیزی به اقتصاد ضعیف پاکستان میشود، ازهمه مهمترکشورهای غربی ایکه برای نجات افغانستانی های همکارغرب اقدام کنند، باید به پاکستان باج بدهند.
حشمت غنی احمدزی، هشت سال پیش در یک مصاحبه ی تلویزیونی با شخصیت روشنفکر هزاره، “معلم عزیز رویش” رودرروشد که طی آن با خشم و انزجارهزاره ها را مستقیما به کشتارجمعی و کوچ اجباری تهدید کرد. وی درسخنان خشمگینش به هزاره ها روزهای بدی را ارمغان داد و گفت که “روزهایی سرتان بیاید که این روزهای خوش و طلایی بکلی ازیاد تان برود”. درآن مصاحبه که از تلویزیون نورپخش میشد، حشمت غنی احمدزی با چشمان وحشتناک، هزاره ها را مردمان بد و نا شکرگذارلقب داد و گفت که روزی سرتان بیاید که دوران عبدالرحمن فراموش تان شود.
همزمانیکه حشمت غنی احمدزی با چنین لحن مطمئن وپرخاشگرانه به هزاره ها اخطارمیداد، برادرش که داشت برای اتخابات ریاست جمهوری آمادگی میگرفت، یکی از پروژه هایش را به تازگی و با موفقیت به اتمام رسانیده بود؛ جابجایی مهره های مهم پشتون تباردراردوو سطح رهبری وزارت دفاع ملی برای روز مبادا درهمسویی با کرزی، قبل ازختم دوره ریاست جمهوری وی.
درآن زمان که اشرف غنی احمدزی، رئییس کمیسیون انتقال مدیریت جنگ از ناتو به نیروهای ارتش افغانستان بود، پس تقلب گسترده و اعلام پیروزی اش درانتخابات سال 2014 برنامه هایش را به گونه بسیاردقیق به چیدش گرفت تا دراگست امسال (یعنی هفت سال بعد ازآن سال) نتیجه آنرا به صورت درست و اساسی چشید؛ انتقال قدرت و تمامی امکانات دولتی و نظامی به قوم و قبیله خودش زیرنام طالبان. این برنامه های منظم اشرف غنی احمدزی ازروز ریاست جمهوری وی الی فرارش یکی پی دیگری و به صورت منظم به اجرا گذاشته شد؛ جا دادن پشتون ها به صورت سیستماتیک درتمامی وزارت خانه های مهم دفاعی، مالی و ارتباطاتی. پاکسازی قومی سایراقوام از رده های بالای قدرت دروزارت خانه های کلیدی چون دفاع، داخله و مالیه و خارجه. غصب دیکتاتورمابانه قدرت و به چنگ گرفتن تمامی شاهرک های مالی و درآمدزای کشورتوسط یک گروه کوچک ازافراد خاصش ازطریق چیدن مهره های مهم خودش. به کشتن دادن ده ها هزار سربازان پایین رفته ارتش ازسایراقوام غیر پشتون طی سالهای ریاستش و سرآخر سپردن همه چیز مملکت به قبیله خودش؛ پشتون های غلزایی دریک چشم به هم زدن.
حشمت غنی هم که با برنامه ریزی قبلی با برادرفراری اش، هماهنگی های اصلی را با شبکه حقانی ایجاد کرده بود، پس ازفراراشرف غنی، رابطه صمیمی اش با طلبان شبکه حقانی را آشکارساخت و رسما دربرابر رسانه ها با آنها بیعت نمود، تا با خیال راحت بتواند منحیث بازوی ارتباطی طالبان دربرقراری رابطه به آمریکا و فروش غیرقانونی معادن افغانستان به شرکت های اماراتی و آمریکایی فعالیتش را افزایش دهد. طالبان شبکه حقانی که ( به نقل ازگزارش ویکیلیکس) درصدی بالای افراد سربازان عادی شانرا کوچی های احمدزی تحت تسلط حشمت غنی تشکیل میدهد، برای سپاسگذاری ازاین خدمات حشمت غنی، ازچندین سال به اینسو به وی فرصت تجارت آزاد و پردرآمد معادن را پیشکش نموده بودند که ازطریق آن هم خود طالبان بخش قابل ملاحظه مصارف شانرا درمی آوردند.
بنابرگزارش دویچه ویله آلمان، شبکه دهشت افگن طالبان، سالانه حداقل چهارصد میلیون دالردرسال ازاستخراج غیرقانونی و قاچاق معادن سنگ ها و فلزات گران قیمتی افغانستان درآمد داشته اند. گرچند این گزارش مشخص نمیسازد، ولی منابع معتبربه “هزاره ورلد” گفته اند که فروش غیرقانونی معادن افغانستان از طرف طالبان به شرکت های آمریکایی را حشمت غنی احمدزی با استفاده ازمقام برادرش به عهده داشته است.
حشمت غنی احمدزی که دارنده شهروندی آمریکا هم است، با کمک برادردزدش ازچندین سال بدینسو درقاچاق معادن افغانستان دست داشته وبه گفته سایت “پروژه گزارش دهی جرایم و فساد برنامه ریزی شده” و سایت “گلوبل ژنیو”، که یک رسانه تحقیقاتی ژورنالیستی است، حشمت غنی احمدزی، طی چند سال اخیر (حداقل ازسال 2011) ازطریق قاچاق معادن گرانقیمت افغانستان ازجمله، کرومیت، طلا وسنگ های قیمتی زینتی، با انعقاد قراردادهای پوشالی و ساختگی با شرکت های خصوصی امنیتی و نظامی آمریکایی میلیون ها دالر را به جیب زده است.
حالا که تقریبا همه چیز روشن شده، حشمت غنی احمدزی، هنگامیکه با بیشرمی خاص و با افتخار با رسانه های پاکستانی به زبان اردو مصاحبه میکند وازآمدن طالبان برمسند قدرت ابرازخوشحالی، مزدور منشی اش دربرابر پاکستان را پنهان نمیتواند.
وحرف آخراینکه با وجود داشتن چنین دشمن خبیث و با همه ترس و رعبی که دستگاه تروریستی طالبان ایجاد کرده، هم آدرس مشخص است و هم اشخاص و افراد دسیسه گرمعلوم؛ حال این برمردمان تحت ستم افغانستان است که آیا تحت یوغ ستم طالبانی میمانند و هر روز بد تر از گذشته خرد و له میشوند و یا هم شاید زمان آن رسیده باشد که یکی ازبین این مردمان تحت ستم بپا خیزد وچون سال 1933 تاریخ سیاه این مملکت را با فقط سه تیر تغییر دهد.
:Sources
How the Taliban get their money
مناظره عزیز رویش با حشمت غنی احمدزی در مورد منازعه کوچی ها وهزاره ها
ثروت عظیم طالبان از کجا میآید؟