بستن

هزاره کشی (بخش پنجم)

تیرباران مردان اسیر در دره‌علی یکی از چهار نقطه‌ی کلیدی قتل‌عام‌ها محسوب ‌‌‌‌می‌شود‌‌‌. نیروهای تلاشی طالبان در دره‌علی ساعت ده، هشت جنوری رسیدند‌‌‌.‌‌‌‌‌ آن‌ها مجهز با شش عراده موتر تویوتای داتسن که (توسط شاهدان در منطقه‌ی جمک ساعت ده دیده شده‌اند.) و درپی آن، طالبان به دزدی اسپ‌های محل و تلاشی خانه‌های جوار سرک اقدام ‌‌‌کردند‌‌‌. قوماندانان کلیدی در تلاشی دره‌علی قوماندان منگل که از پشتون‌های ‌‌‌‌بامیان بود که به طالبان پیوسته بود و در بین مردم شناخته شده بود و ملا غفار که فرماندهی را به دست داشت.

هزاره‌کشی

گردآورنده و پژوهشگر: دکتر حفیظ شریعتی(سحر)

عصر طالبان، قتل‌عام در یکه‌ولنگ از ( 7 تا 22 جنوری سال 2001)

کشته‌ها و گرفتاری‌های دسته‌جمعی

الف‌‌‌.(1) گرفتاری‌های دسته‌جمعی در دره‌علی و قتل‌عام شان در نیک در هشت جنوری؛

هیچ جنگی در دره‌علی در دسامبر و جنوری 2001 صورت نگرفته بود. این دره، مرکز سادات بانفوذ ولسوالی یکه‌ولنگ‌ است و احتمالاً آنان علاقه‌مند بودند که با طالبان هم‌کاری ‌‌‌کنند‌‌‌. در هفت جنوری دره‌ی‌علی آرام بود‌‌‌. درپی، عقب‌نشینی و شکست نیروهای جبهه‌ی‌متحد از یکه‌ولنگ بزرگان دره راجع به انتقال قدرت صلح‌‌‌‌‌آمیز در بین‌شان جرو بحث ‌‌‌‌می‌کردند که چگونه ارتباط جدید را طالبان بر قرار ‌‌‌کنند‌‌‌. مردمان دره‌ها برخلاف کسانی‌که در مرکز ولسوالی بودند، برای احتیاط پنهان شده بودند‌‌‌. مردم یکه‌ولنگ دره‌علی را به عنوان مکان مصؤن انتخاب کرده بودند. در جریان‌‌‌‌ آشوب سیاسی و نظا‌‌‌‌می ‌‌مردم غیرنظا‌‌‌‌می ‌‌در این دره پنهان شده ‌‌‌‌می‌توانستند‌‌‌، این منطقه ‌‌‌‌میزبان مردم بیجا شده از مرکز ولسوالی بود‌‌‌. دلیل نظا‌‌‌‌می تلاشی دره‌علی این بود که نزدیک کوتل سرخک و فیروزبهار جایی که نیروهای جبهه‌ی‌متحد در آن‌جا ‌‌‌برای دفاع از یکه‌ولنگ مستقر بودند‌‌‌. اگرچه استخبارات ساحه‌ای در یک بررسی سطحی از محل این را دریافته بودند که در زمان ورود طالبان به آن مناطق هیچ نیروی نظا‌‌‌‌می‌‌ از مخالفان در آن‌جا حضور نداشتند.

تیرباران مردان اسیر در دره‌علی یکی از چهار نقطه‌ی کلیدی قتل‌عام‌ها محسوب ‌‌‌‌می‌شود‌‌‌. نیروهای تلاشی طالبان در دره‌علی ساعت ده، هشت جنوری رسیدند‌‌‌.‌‌‌‌‌ آن‌ها مجهز با شش عراده موتر تویوتای داتسن که (توسط شاهدان در منطقه‌ی جمک ساعت ده دیده شده‌اند.) و درپی آن، طالبان به دزدی اسپ‌های محل و تلاشی خانه‌های جوار سرک اقدام ‌‌‌کردند‌‌‌. قوماندانان کلیدی در تلاشی دره‌علی قوماندان منگل که از پشتون‌های ‌‌‌‌بامیان بود که به طالبان پیوسته بود و در بین مردم شناخته شده بود و ملا غفار که فرماندهی را به دست داشت. نیروهای طالبان از پشتون‌های بغلان مربوط به ملا عبدالباقی طالقانی که در2001 در تخار کشته شد و برخی از تاجیکان بودند. طالبان در مرکز قالین‌بافی CCA در دره‌علی قرارگاه ساختند و در جریان روز در اطراف آن محل ‌‌‌به خاطر چای نوشیدن و چور و چپاول ‌‌‌‌می‌رفتند‌‌‌. یک کارمند قالین‌بافی ‌‌‌‌می‌گوید که ‌‌‌‌‌آن‌ها تقریباً از 11 تا 15 تاریخ در منطقه‌ی دره‌علی کنترول داشتند و زمانی که اسیران را به نیک بردند، منطقه را ترک کردند.

طالبانی که در عملیات تلاشی خانه‌ها در دره‌علی شرکت داشتند مانند ملا رحمت‌الله، سید صلاح‌الدین کاکازی و مولوی محمد ولی بودند که نام‌های‌شان در دیوار حیاط قالین‌بافی CCA پیش از ‌‌‌ترک محل نوشته شده بودند‌‌‌. در جریان هشت ساعت که ‌‌‌‌‌آن‌ها در دره‌علی بودند، گروه تلاشی طالبان تا توانستند مردان را جمع کردند‌‌‌.‌‌‌‌‌آن‌ها اسیران را از خانه‌ها، از سر مزارع، و از سر ز‌‌‌‌مین‌ها گرفتار کردند و دست‌های‌شان را با لُنگی‌های‌شان بستند و به مرکز قالین‌بافی انتقال دادند‌‌‌.گروه تلاشی عده‌ای را ‌‌‌به خاطر ازدیاد نفر و تصفیه عفو کردند‌‌‌. مرکز قالین‌بافی، مرکز گرفتاری درست شده بود، جایی بود که مردم را پیش از برگشت به نیک در آن‌جا جمع‌آوری ‌‌‌‌می‌کردند‌‌‌. این گرفتاری‌ها با مظالم زیاد صورت ‌‌‌‌می‌گرفت و شاهدان‌عینی گفته‌اند که نیروهای طالبان چگونه اسیران و یا اقوام اسیران را هنگام گرفتاری با ‌‌‌‌میل تفنگ و برچه ‌‌‌‌می‌زدند‌‌‌. طالبان، مدرسه‌ی دره‌علی را به‌عنوان مرکز گرفتاری‌شان استفاده ‌‌‌‌می‌کردند. ‌‌‌‌‌آن‌ها سی طالب علم و مردانی از قریه‌های دره‌ی‌علی عُلیا گرفتارکردند؛ اما ملا غفار این طالب‌ها را بخشیدند و اجازه دادند که به‌خانه‌های‌شان بروند‌‌‌.

اجرای این عملیات تلاشی نشان ‌‌‌‌می‌دهد که این تلاشی هدف نظا‌‌‌‌می ‌‌نداشته است و صرف جمع‌کردن مردم و جزا‌دادن‌شان بوده است‌‌‌.کسانی که به‌طور نامشخص جمع‌آوری شده بودند و کسانی که زندانی شدند، به‌طور مشخص شامل غیرنظامیان بودند‌‌‌. این دست‌گیری‌ها توسط قوماندان منگل که از منطقه معلومات کافی داشت رهنمایی ‌‌‌‌می‌شد. طالبان به‌طورکامل از واقعیت دست‌گیری‌های غیرنظامیان آگاه بودند‌‌‌. قوماندان منگل، سرپرستی عملیات از جوی که در مرکز قالین‌بافی بود به پایین منطقه‌ی دره‌ی‌‌علی سُفلا و ملا غفار از جوی به بالا دره‌ی‌‌علی عُلیا را به عهده داشتند‌‌‌. چنین شد که در ساعت سه بعد از ظهر طالبان هشتاد نفر را در مرکز قالین‌بافی جمع کردند‌‌‌. در راه مرکز قالین‌بافی بعض اسیران گفته‌‌اند که ‌‌‌‌‌آن‌ها اجساد دکان‌داران بهسودی را که فوری به قتل رسیده بودند، در منطقه‌ای که چهارصد متر در جنوب این مرکز موقعیت داشت، دیده‌اند.

در همین‌حال، طالبان با دسته‌ای از ریش‌سفیدان که از دره‌علی به طرف نیک برای مذاکره، تسلیمی‌‌ و ‌‌‌‌‌امنیت قریه‌ها ‌‌‌‌می‌رفتند، روبه‌رو شدند‌‌‌. در بین این ریش‌سفیدان یک‌نفر به‌نام چمن مسوول دیپوی سابق طالبان در یکه‌ولنگ بود‌‌‌. دسته‌ی عملیات تلاشی طالبان این گروه ‌‌‌‌میانجیگر را که از قریه‌ی جمک عبور ‌‌‌‌می‌کردند، دیدند‌‌‌. طالبان آنان را دربند کشیدند. در راه، اسیران را با برچه‌ی تفنگ ‌‌‌‌می‌زدند و سرانجام، آنان را در یک اتاق در جمک زندانی کردند‌‌‌. طالبان، تا برگشت‌شان طرف نیک ‌‌‌‌‌آن‌ها را در همان اتاق نگه‌داری کردند‌‌‌. در پایان ‌‌‌‌‌آن‌ها را با بقیه‌ی زندانیان یک‌جا کردند و با گروه اصلی از زندانیان طرف نیک، مرکز قتل‌عام انتقال دادند‌‌‌. شاهد عینی شماره 140 گفته است که چگونه شوهرش که از قریه‌ی شانهنگ دست‌گیر و در محل قتل‌عام به قتل رسیده بود، با عده‌ای موی‌سفیدان قریه مرکز دره‌علی در شانهنگ، مصروف مشوره با مردم در باره‌ی این‌که چه‌طور خودشان را با تغییرات سیاسی اخیر وفق بدهد، مشغول گفت‌وگو بودند، دیده است.

شاهد دیگری گفته است که (پسر خواهر با برادرش) طرف نیک ‌‌‌‌می‌رفت تا اخلاقی کلان قریه و مدیر سابق اداره‌ی طالبان در ولسوالی را همراهی کند‌‌‌.‌‌‌‌‌آن‌ها در مسیر راه توسط طالبان اسیر شدند و توسط دسته‌ی قاتلین تیرباران شدند‌‌‌. او و یک گروه از زن‌ها توانستند که جنازه را روز دیگر پیدا کنند.

پس از پایان عملیات تلاشی، طالبان، مردم گردآمده را، طرف نیک بردند‌‌‌. آنان در راه برگشت، سوار بر اسپ‌ها ‌‌‌‌‌اموال مردم را دزدی می‌کردند و مردم را با قمچین (کیبل مورد علاقه‌ی طالبان)، چوب و ‌‌‌‌میل تفنگ برای حرکت دادن طرف نیک، ‌‌‌‌می‌زدند‌‌‌.‌‌‌‌‌ سرانجام، آن‌ها یک‌ساعت راه را پیمودند و در ساعت چهار بعد از ظهر زندانیان را به طالبان مسوول عملیات در مقر موسسه‌ی آکسفام در نیک تحویل دادند‌‌‌. در حالی‌که قوماندان عملیاتی طالبان ملاشهزاده در ساختمان کتاب‌خانه‌ی مشرف بر صحن حیاط نشسته بود و اسیران را مشاهده می‌کرد.

در این وقت، یک موتر در موسسه‌ی آکسفام منتظر بود و وقتی اسیران با موتر کاماز در موسسه‌ی آکسفام ‌‌‌‌می‌‌رسیدند، محافظان ‌‌‌‌‌آن‌ها را به دو و یا سه دسته تقسیم ‌‌‌‌می‌کردند: کودکان، جوانان و پیر مردان‌‌‌. تعدادی از طالبان در رابطه با این دسته‌بندی مداخله و یا ‌‌‌‌میانجی ‌‌‌‌می‌شدند‌‌‌. دست‌کم در یک قضیه، محافظان طالبان به ملا شهزاده مراجعه کردند تا برخی از اسیران مورد بخشش قرار بگیرند. در یک قضیه محافظان دو نفر فنی یا متخصص را با خود طرف کلینیک جذام بردند تا اسناد را ببینند که چه کسی کارمندان  NGOبوده است‌‌‌؛ اما شهزاده حرف ‌‌‌‌‌آن‌ها را رد کرده بود و گفته بود: تمام‌شان را به قتل برسانید؛ اما محافظان از ‌‌‌‌‌امر او سر پیچی کرده بودند و اسیران را در وقت تخلیه از موتر بارکشی دسته بندی کرده بودند‌‌‌. اسیران به دو دسته جوان و پیر تقسیم و بسته‌بندی شده بودند و سوار بر موتر شده بودند. این تقسیمات ساعت پنج بعد از ظهر تکمیل شده بود و موتر به طرف محل قتل‌عام در قلعه‌ی ارباب حسن‌خان، نزدیک نیک، حرکت کرده بود‌‌‌. سرانجام، موتر بارکشی تخلیه شده بود و به دو دسته تقسیم شده بود‌‌‌. سپس طالبان ‌‌‌‌‌آن‌ها را توسط دسته‌ای از قاتلان به قتل رسانده بودند‌‌‌. مردان دره‌علی نزدیک به ساعت پنج و یا شش بعد از ظهر تیرباران شده بودند.

در هشت جنوری، طالبان شب همان روز، پیرمردی را بخشیده بودند و فردای آن روز آزاد کرده بودند. در طرف دیگر، جوانانی که نجات یافته بودند، برای چهار روز در محل نگه‌داری شده بودند‌‌‌. در آخر روز اسارت‌شان، به کار بارکردن اجساد در دوازده‌ی جنوری گماشته شده بودند‌‌‌. در این وقت، این‌ها توسط افراد طالبان از غوربند محافظت ‌‌‌‌می‌شدند‌‌‌.

باری، پس از چهار روز، عده‌ای از زنان: سی زن و ده مردپیر از دره‌علی ‌‌‌برای جست‌وجو و شناسایی اجساد به نیک‌‌‌‌‌ آمدند و در بین انبار اجساد که در قلعه‌ی ارباب حسن خان افتاده بودند، اقارب شان را شناسایی کردند‌‌‌. قربانیان توسط مر‌‌‌‌می‌‌های مختلف زخمی ‌‌و کشته شده بودند و در قسمت سر و سینه‌ی‌شان فیر شده بودند‌‌‌، در حالی‌که هنوز دست‌های‌شان پشت‌سرشان بسته بودند‌‌‌.

شاهدی گفته است که زمانی که مردم دره‌علی در دوازده جنوری برای اجسادشان‌‌‌‌‌ آمده بودند، شش ردیف پانزده نفره از اجساد را دیده بودند. مردم دره‌علی، حاجی فکوری قوماندان ارشدی را که به طالبان پیوسته بود، در نیک ملاقات کردند‌‌‌. فکوری برای‌شان موتر بارکشی داده بود‌‌‌.‌‌‌‌‌آن‌ها شصت تا هفتاد جسد را در این موتر بار کرده بودند‌‌‌ و برده بودند.‌‌‌‌‌آن‌ها یازده جسد را در بازار کهنه‌ی نیک به اقارب‌شان در شرق یکه‌ولنگ و در سالُن نماز قریه‌ی مندیک تسلیم کرده بودند‌‌‌. از این محل، اقارب قربانیان اجساد را برای تدفین و خاک‌سپاری توسط اُلاغ به خانه‌های‌شان برده بودند.

شهادت شاهد نشان ‌‌‌‌می‌دهد که افزون‌بر ظلم و کشتار، طالبان بعضی اسیران را شکنجه نیز ‌‌‌‌می‌دادند‌‌‌. شاهدی گفته است: ‌‌‌‌‌آن‌ها جسد پدرشان را از محل کشتارگاه پیدا کردند، افزون‌بر زخم‌های مر‌‌‌‌می ‌‌انگشتانش نیز بریده شده بود‌‌‌. شاهد دیگر گفته است: برادرش از خانه‌ اسیر و با لُنگی دستانش بسته شده بود. طالبان او را با لت‌وکوب همراه اسیران دره‌علی برده بود‌‌‌. زمانی که او برای پیدا کردن جسد برادرش به قلعه‌ی ارباب حسن خان رفته بود، فهمیده بودکه برادرش افزون‌بر تیر باران توسط برچه به قتل رسیده بود و گلویش بریده شده بود.

گرفتاری دسته‌جمعی از دره‌علی و قتل‌عام ‌‌‌‌‌آن‌ها توسط دسته‌ای از قاتلان طالب، توسط کسی که عضو فا‌‌‌‌میلش‌ از جمله‌ای این گرفتارشدگان بود، شهادت داده شده است که طالبان اقاربش را از خانه، از سر زمین‌زراعتی در هشت جنوری برده‌اند‌‌‌. ایشان همراه با اسیرانی دره‌علی به طرف نیک ‌‌‌‌برده شده بود که بعداً بخشیده شده بود. او اقارب کسی بود که در یازده‌ی جنوری طرف نیک برای شناسایی جسد‌ها رفته بود‌‌‌.کسانی که در پانزده‌ی جنوری دفن شده‌بودند، مرد‌‌‌‌می که تیر باران شده بودند. او بر تیرباران آنان شهادت داده بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

0 دیدگاه
scroll to top