هزارهکشی
گردآورنده و پژوهشگر: دکتر حفیظ شریعتی(سحر)
عصر طالبان، قتلعام در یکهولنگ از ( 7 تا 22 جنوری سال 2001)
نجاتیافتهگان (1)
شاهدانعینی مرد، کسانیکه با دستهی اصلی اسیران در درهعلی اسیر شدند و تا یکهولنگ همراهشان بودند و به خاطر سنشان از مقتولان جدا شدند، شهادت دادهاند که آنها در بارهی جوانانی که طالبان طرف کشتار گاه بردند و کشتند، معلومات مفصل ارائه کردهاند:
ابوالفاضل که در درهعلی همراه پسرش گرفتار شده بود، قربانی 143 است. طالبان آنها را با شکنجه و لتوکوب با میل تفنگ و چوب با دستهی اصلی اسیران با پایپیاده به مرکز نیک بردند. ابوالفاضل بعدیها همراه چند پیرمرد زمانیکه پسرش با اسیران جوان دیگر به محل کشتارگاه برده شدند، بخشیده شد. او میگویدکه: بهنظر میرسد اسیرانی که به مرکز کشتارگاه برده شدند، بیشتر از هشتادوهشت نفر بوده باشند. از آن جمع سی نفرشان آزاد شدند و بقیه در حدود پنجا نفر تیر باران شدند.
عوضعلی توسط سه نفر عسکر پشتون که به خانهاش در درهعلی وارد شده بودند، اسیر شد.آنها او را بستند و لتوکوب کردند. عوضعلی تا نیک برده شد و به دستهی اسیران اصلی ملحق شد؛ اما به خاطر سن زیاد، رها شد.
خلیفه، یکی از آخرین کسانی بودکه از قربانیان درهعلی پیش از برده شدن به کشتارگاه جدا شد. او از قریهی منشره مربوط به قریهی درهعلی گرفتار شد. با اسیران اصلی طرف نیک برده شد. سن او تقریباً 40 ساله بود. او احتمالاً کشته میشد؛ اما درآخرین دقایق یک طالب مداخله کرده بود و او را با یک مرد پیر دیگر آزاد کرده بود. او چهار روز در نیک مقابل هُتل اسدالله خان برای بار کردن اجساد نگهداری شده بود و بعداً رها شده بود. خلیفه تأیید کرده است که اسرای که طرف نیک برده شدند، هفتاد تا هشتاد نفر بودند. از آن جمع فقط پانزده نفر شان به خاطر کهولتسن رها شدند.
ظهر روز هشتم جنوری، محمدعلی از قریهی کندهی درهعلی از کشتار در قلعهی ارباب حسن خان نجات یافت. او با دستهی گرفتار شدگان اسیر نشده بود. او بیخبر از همه چیز به دکان رفته بود و اسیر شده بود. طالبان او را برای جابهجا کردن اسیران در موتر بارکشی در جریان روز گماشته بودند و او اسیران را که به طرف قلعهی ارباب حسنخان برده میشدند در موتر جابهجا میکرد. پس از پایان کار طالبان گرفتارشدگان را تیرباران کردند.
یک نفر دیگر زمانی که همسایهاش در بین خون دستوپا میزد، با پایینانداختن خودش که آسیب ندیده بود، نجات یافته بود. این اتفاق زمانی بود که اسیران درهعلی را تیر باران کرده بودند.
یک شاهد زمانی که شوهر و دو پسرش را طالبان تیر باران کرده بود، شاهد صحنه بود. این زن گفته است که: طالبان پسرش را پیش از بردن به کشتارگاه میزدند. شاهد دیگر گزارش داده است که: شوهرش وقت آمادهکردن علف در کاهدان توسط دو طالب گرفتار شد، دستش توسط لُنگی بسته شد و به کشتارگاه برده شد. یک شاهد دیگر میگوید که: دامادش را طالبان بسته کرد، با چوب زد و به کشتارگاه برد و کشت. زن یک قربانی میگوید که: طالبان شوهر و دامادش را از خانهیشان گرفتار کردند و آنها را پیش از بردن به کشتارگاه در قلعهی ارباب حسنخان با قمچین، میل تفنگ و برچه میزدند. یک نجاتیافته گفته است که: دو پسرش گرفتارشدند و در کشتارگاه برده شدند. یک شاهد میگوید که سه نفر پشتون دستهای شوهرش را بستند و او را لت وکوب کردند. ریشسفیدان جسد او را پس از چهار روز از کشتارگاه قلعهی ارباب حسن خان آوردند. نجاتیافتهای دیگر که خودش برای یافتن جسد پسرش به قلعهی ارباب حسن خان رفته بود، دیده بود که دستهای پسرش به عقب بسته بوده است و چهار مرمی خورده بوده است. زن یک قربانی قصه کرده است که شوهرش توسط طالبان گرفتار شد و با لت وکوب به کشتارگاه برده شد. برادر قربانی دیگر قصه کرده است که: برادرش در هشت جنوری در درهعلی گرفتار شد با برچه زده شد و به کشتار گاه برده و کشته شد. یک مادر سه قربانی گفته است که: طالبان دو پسر و یک نواسهاش را گرفتار کردند و به محل کشتار بردند و کشتند. زن یک قربانی گفته است که: جسد شوهرش از محل کشتار آورده شد و دفن شد. یک شاهد دیگر گفته است که طالبان پسرش را از خانهاش گرفتند و در همان عصر او را به محل کشتار بردند. همینطور، سه نفر مسلح طالب وارد خانهی شاهد 122 شدند و دستهای پسرش را بستند و به محل کشتار گاه بردند. یک شاهد عینی گفته است که: طالبان ساعت دو بعد از ظهر وارد محل شدند و توانستند که سه نفر را گرفتار کنند. اجساد این سه نفر بعدیها از انبار اجساد از قلعهی ارباب حسنخان پیدا شدند.
قومی یکی از نجاتیافته از گرفتاری و قتل کاکا یا مامایش گفته است. شوهر یک مزدورکار قریه، زمانی که علف را برای صاحب کار ساتور میکرد، گرفتار شد. او بسته شد و به محل کشتارگاه برده شد و کشته شد. زن دیگر گفته است که: شوهرش از درهعلی گرفتار شد و به قلعهی ارباب محمد حسن خان برده شد و کشته شد. یک مادر گفته است که: پسرش را گرفتارکردند، زده بردند، جسد سوراخ سوراخ شده از مرمی او بعداً از میدان تیرباران پیدا شد. زن یک قربانی گفته است که: شوهرش توسط طالبان از خانهاش گرفتار شد و بعداً مورد لت وکوب قرار گرفت و در کشتارگاه به قتل رسید. شاهد دیگری گفته است که شوهرش در هنگام دروکردن چمن گرفتار و بسته شد با میل تفنگ و چوب لت وکوب شد، به میدان کشتارگاه برده شد و کشته شد. او برای پیدا کردن اجساد در قلعهی ارباب حسنخان رفته بود و جنازهی شوهرش را دیده بود که بدکش شده بود. زن یک قربانی دیگر گفته است که: شوهرش از کنار سرک گرفتار شد و بعداً همراه اسیران درهعلی تیر باران شد. یک نجاتیافتهای دیگر گفته است که: سیدطالب، سید سرور و سید حسین از قریهی کشکک را دیده است که طالبان در جایگاه طبقهبندی و در محل کشتار آنان را برای کشتار بردهاند. او بعداً برای جمعآوری اجساد به قلعهی ارباب حسنخان برده شد. به گفتهای ایشان اجساد از قسمتهای سر، سینه و کمر هدف قرار داده شده بودند. برخی از کشتهشدگان دستهایشان بسته و بعضی باز بودند. یک شاهد، کشتار واقعی را از جنوب به طرف قلعهی محمد حسنخان از کتهخانه دیده است. او تأیید کرد که قربانیان درهعلی با یک موتر در ساعت پنج، هشت جنوری در محل کشتار آورده شدند و کشته شدند.
الف.(2) گرفتاران در مندیک و کشتار توسط دستهای از قاتلان طالب در نیک در هشت جنوری؛ طالبان مسوولیت گرفتاریها را در اطراف مندیک و بردن اسیران را به نیک جایی که در یک کشتار دستهجمعی بزرگ کشته شده بودند، به عهده گرفتهاند.
برخی این اسیران از سرک نزدیک مندیک و تعدادی دیگر از گنبدی قریهی همسایهی مندیک گرفتار شده بودند. این اسیران اول در هُتل خراسان جابهجا شده بودند. در آنجا آنها با اسیران که عصر روز گذشته از کتهخانه گرفته بودند، یکجا شده بودند. دوازده نفر از گنبدی و مندیک برای قتلعام به صف شده بودند. سرانجام، طالبان آنها را در موتری بار کرده بودند و به قلعهی ارباب حسنخان انتقال داده بودند و توسط دستهای از قاتلان طالب کشته بودند.